من و عشق زیبایم

می نویسم از "منی" که قبل او بودم و "منی" که در کنار او هستم

من و عشق زیبایم

می نویسم از "منی" که قبل او بودم و "منی" که در کنار او هستم

شاد باشیم اما نه به هر قیمت!

سلام. تو پست قبلی راجع به مراسم ازدواج یه کم گفتم و قرار بود دراین پست راجع به نحوه برگزاری مراسم یه کم حرف بزنم.

راستش تو این غوغای جامعه ما که کمتر کسی پیدا میشه که عروسی اش رو با موسیقی های حرام مزین نکنه! من و همسرم تصمیم گرفتیم حداقل تا جایی که میتونیم مراسممون رو بدون گناه برگزار کنیم... اولین کاری که باید می کردیم همون اسراف نکردن بود که تو پست قبل گفتم،و اما دومین کاری که از دستمون برمیومد این بود که تو عروسی مون یاد خدا و ائمه رو زنده نگه داریم... 

به هرحال این اونا بودن که باعث رسیدن من و همسرم به هم شدن،پس این بی انصافی نیست که طوری عروسی بگیریم که همه راضی باشند و اون اصل کاریه ناراضی؟؟! 


ازون جایی که رضایت خداوند در اول زندگی(و البته همیشه) برای زندگی ما شرط بزرگ و مهمی هست،تصمیم گرفتیم طوری عروسی بگیریم که بتونیم رضایت خدا رو هم همون اول زندگی جلب کنیم. و در جهت رسیدن به این هدف میخوایم به جای موسیقی های حرام امروزی! از مولودی برای شاد کردن جو عروسی مون استفاده کنیم.

که البته فرهنگ مولودی خوندن تو عروسی ها کم کم(با سرعت حرکت لاک پشت!) داره تو جامعه رواج پیدا میکنه، علت این امر فکر میکنم بیشتر برمیگرده به اینکه خیلی ها از وجود چنین مراسماتی بی خبرند!! و حتی خیلی از همین بچه مذهبی ها هم مراسم هاشون رو بدون هیچ آهنگ و یا مولودی برگزار میکنند.

البته دلیل دیگه این کار فرهنگ سازی هست. من و همسرم اعتقاد داریم با این کار میشه فرهنگ سازی کرد برای بقیه تا بدونند شادی مراسم فقط با آهنگ های حرام نیست. و میشه با ذکر و یاد ائمه هم مراسم رو شاد نگه داشت.(و اصلش هم همینه)


و اما سوم اینکه من خیلی دوست دارم اولین مهمون هام،ائمه باشند. دوست دارم اگر امام مهدی(عج) یه نگاهی به مراسمم کرد تأسف به حالم نخوره،دوست دارم حضرت زینب(س) که من و همسرم روز میلاد ایشون به هم رسیدیم و درواقع به قول همسرم هدیه ای هستیم از جانب ایشون به هم،از دیدن مراسم من به شیعه بودن من افتخار کنه،و بدونه که ما فقط اسمی محب اهل بیت نیستیم بلکه در عمل هم سعی خودمون رو میکنیم(البته این کارها در قبال وظایفی که باید انجام بدیم خیلی کوچیکه،ولی به اندازه خودش سعی در جلب رضایت هست)

این بود حرفام،البته حرفای خیلی خاص اینجا نمی زنم،فقط میخوام از نکات ریزی که شاید از نگاه خیلی هامون کم اهمیت هستند اما درواقع برای بندگی کردن خیلی مهم اند،براتون بگم...

التماس دعا...

امروز 18 اردیبهشت، یه تازه کار! اینا رو می نویسم که بعدها که با خانوادم اومدم به اینجا سر زدم یاد خاطراتم بیفتم...!

نظرات 1 + ارسال نظر
ღ بانـو ღ پنج‌شنبه 18 اردیبهشت 1393 ساعت 17:11 http://mashghhayam.blogfa.com/

خیلی خوبه نرگس جون که اینا رو اینجا میگی ... اما اگه بیشتر توضیح بدی خیلی بهتره ... مثلا جزئیات اسراف نکردن ... اخه یه سری خرج های الکی اینقدر عرف و معملی شدهکه همه یادمون رفته این هم همون اسرافه ...
من با اینگه مجردم اما وقتی گاهی به عروسی اسلامی فکر میکنم مصداق عینی براش پیدا نمیکنم و اگه هم اطرافم تک و توک ببینم روی کار رو میبینم و از جزئیات اگاهی ندارم و تو ذهنم یه عالم سوال پیش میاد که نمیدونم چجوری میشه پاسخ داد .... نمیدونم چوری بگم اما میخوام بگم خیلی خوشحال میشم سبک زندگی اسلامی رو بهم یاد بدی با نوشتنت ... ممنون
یاعلی

عزیزم شما سوالاتو بپرس من بهت جواب میدم. البته من دور و برم خدا رو شکر کسایی بودند که تاحدود زیادی رعایت کردند این نکات رو.
اما خب من نمیتونستم اینجا بحث رو بیشتر ازین باز کنم. یعنی اگر میخواستم جزئی بگم خیلی زیاد و طولانی میشد و از حوصله خارج. واسه همون گفتم یه نکته که تو ذهنمه و به نظرم مهم میاد رو بگم.
بازم شما هرسوالی داشتی بپرس من اگر بتونم جواب میدم عزیزم.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.